آخر بگو که من چه بگویم برای تـــو..
از این زیارت حرم با صفای تــــو..
اذنی بده، که پر بکشم تا دیار عشق..
تا من کبوتری بشوم در هوای تــــو..
خواهم کمی قدم بگذاری به چشم من..
ای کاش می شدم همه جا خاک پای تـــو..
در هر سکوت جلوه ی راز و نیاز هست..
با گوش دل شنیده ام از تو صدای تــــو..
اینجا تمام آمد و رفتم به اذن توست..
راضی شدم به هر چه که باشد رضای تـــو..
چون دایر است فیض تو ، بی انتها ترین..
ای انتهای عمر تو آن ابتدای تــــو..
اذن دخول گرفتیم و با یه حسی وصف ناپذیر راهی حرم امام حسین علیه السلام شدیم. قدم زدن توو بین الحرمین......(وصف ناپذیر است). خودت باید تجربه کنی. همین.
بروبچ کاروان رو توو حرم امام حسین دیدیم. هماهنگ کردیم که به برنامه کاروان برسیم. اتاقها رو توو هتل تحویل بگیریم و رستورانش رو هم افتتاح کنیم.
رستوران خوب و تمیزی داشت و توو اتاقهاش میشد احساس آرامش کرد. واسه من فقط بهداشت مهم بود که شکر خدا همه چیز عالی بود. دست مدیر کاروان طلا. خدا خیرش بده توو این چند سفر واقعا میبینیم که همیشه جهت تامین آرامش زائرا حرفه ای عمل کرده و فعال .